معنی میثم جعفری
حل جدول
لغت نامه دهخدا
میثم. [م َ ث َ] (اِخ) ابن علی بن میثم. رجوع به ابن میثم کمال الدین شود.
میثم. [ث َ] (ع ص) سپل شتر سخت رندنده زمین را. (منتهی الارب) (آنندراج). سپل شتر که سخت برندد زمین را. (ناظم الاطباء).
میثم تمار
میثم تمار. [ث َ م ِ ت َم ْ ما] (اِخ) ابن یحیی، از موالی بنی اسد و از اجله ٔ اصحاب حضرت علی (ع) بود. وی برده ٔ زنی از بنی اسد بود و حضرت علی (ع) او را خرید و آزاد کرد و میثم نزد علی (ع) باقی ماند سپس در کوفه سکونت گزید و بسبب علاقه و ارتباطی که با حضرت علی (ع) داشت عبیداﷲبن زیاد امیر کوفه او را زندانی ساخت و سپس بر چوبی به صلیب کشید و او در آن حال شروع به بیان فضایل بنی هاشم کرد و چون خبر آن را به ابن زیاد دادند و بدو گفتند که این برده شما را مفتضح ساخت، امر کرد که او را لجام نهادند و این نخستین بار بود که در تاریخ اسلام کسی را لجام میزدند و سپس با نیزه او را به قتل رساندند و آن در سال 60 هَ. ق. و ده روز پیش از ورود امام حسین (ع) به عراق بوده است. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 294). ابوسالم میثم از ایرانیهای کوفه و از اجله ٔ اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بوده و او را عبیداله زیاد ده روز قبل از آنکه حضرت امام حسین به عراق وارد شود درکوفه به قتل رساند. (از خاندان نوبختی ص 80 و 81).
ابن میثم
ابن میثم. [اِ ن ُم َ ث َ] (اِخ) کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی.یکی از فضلای علما و متکلمین ماهر. وفات او به سال 679 هَ. ق. ابن طاوس سید عبدالکریم بن احمد و نیز مفیدالدین بن جهم از او روایت کنند. و خواجه ٔ طوسی علیه الرحمه او را به تبحر در حکمت و کلام می ستاید و شریف جرجانی بجلالت قدر او معترف است و صدرالدین محمد شیرازی حکیم مشهور در حاشیه ٔ تجرید از او بسیار نقل کند وشرح نهج البلاغه که در چند مجلد به نام خواجه عطاملک جوینی کرده است از تبرز او در تمام فنون اسلامی و ادبی و حکمی و اسرار عرفانی حکایت می کند. او در بادی عمردر بحرین بود و منزوی و معتزل میزیست تا آنگاه که علمای حله و عراق در نامه ای که بدو نوشتند از اعتزال و انزوای او گله کردند و او در جواب این نامه سفری به عراق و پس از زیارت عتبات ائمه ٔ معصومین علمای عراق را دیدار کرد. علاوه بر شرح نهج البلاغه ٔ سابق الذکر که به نام شرح کبیر معروف است دو شرح دیگر یکی متوسط و دیگری صغیر دارد. و کتاب اشارات تألیف استاد خویش علی بن سلیمان بحرانی را نیز شرح کرده است. و کتاب دیگر او قواعد المرام در علم کلام است که در 676 بپایان رسانیده و کتاب معراج سماوی و رساله ای در وحی و الهام و کتابی به نام البحر الخضم و شرح الماءه کلمه و کتاب النجاه فی القیامه فی تحقیق الامامه و کتاب استقصاء النظر فی امامه الائمه الاثنی عشر. قبر او در بلاد بحرین در قریه ای موسوم به حلتا یکی از قراء ثلاثه ٔ ماحوز است. و بعضی مدفن او را در نواحی عراق گفته اند.
نام های ایرانی
پسرانه، نام پسر یحیی از یاران علی (ع)
خواص گیاهان دارویی
جهت دل پیچه ودرد پهلو موثر است میوه آن در باز شدن خون قاعدگی مفید بوده ودافع سنگ کلیه است. تب بر، ضد عفونی کننده مجاری ادرارو جلوگیرنده تنگی نفس ودردهای عصبی است. دم کرده آن برای رفع گرفتگی صدا توصیه می شود. تخم آن ضد نفخ است. گرفتگی عروق را باز می کند. مسهل، مخرخ جنین و ضد درد قاعدگی است. ضماد آن خون مردگی را برطرف می کند. خوراندن جعفری به طوطی وبلبل آنها را لال می کند.
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) گیاهی با برگهای بریده و شاخههای راست و نازک، گلهای کوچک و سفید و چتری، و تخم خوشبو که خام خورده میشود و در پختن خوراکهای سبزیدار هم به کار میرود،
(زیستشناسی) نوعی گل زردرنگ، گل جعفری،
٣. (اسم، صفت نسبی، منسوب به جعفر) یکی از فرقههای مذهب شیعه که اصول فقهی آن منسوب به امام جعفر صادق، امام ششم شیعه، است و از عهد صفویه در ایران رواج پیدا کرده و اکنون نیز مذهب رسمی ایران است،
(زیستشناسی) نوعی مار سمّی با پوزۀ پهن، پولکهای تیغهدار، سر مثلثیشکل، و مردمک عمودی،
(صفت نسبی، منسوب به جعفر) [قدیمی] ویژگی نوعی طلای ناب،
کالری خوراکی ها
فرهنگ فارسی هوشیار
مذهب، شیعه 21 امامی که منسوب به حضرت اما جعفر صادق علیه السلام است یک نوع سبزی خوردنی یک نوع سبزی خوردنی
فارسی به ایتالیایی
prezzemolo
فرهنگ معین
(~.) (ص نسب.) مذهب شیعه امامیه، منسوب به امام جعفر صادق (ع) امام ششم.
یکی از سبزی های خوردنی است با ساقه های نازک راست و برگ های بریده که گل هایش سفید رنگ و چتری است، آهن، فسفر و ویتامین - های A.B.C. را نیز دارا می باشد، نوعی سکه زر، نوعی گل زردرنگ که در باغچه کارند. [خوانش: (جَ فَ) [ع - فا.] (اِمر.)]
معادل ابجد
953